سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

 

 

بزرگترین و قوی ترین و ریشه دار ترین عوامل فرهنگی و تربیتی که ذلّت پذیری و به تعبیر عمیق قرآن،«استضعاف» را در ما پدید آورده و شخصیّت انسانی و اجتماعی ما را به کلّی فلج کرده است،دو عامل است:یکی ادبیّات ما و دیگری مذهب ما.

 

ادبیّات ما مجموعاً عبارت است از آه و ناله ها و زاری و تملّق و چاپلوسی و زوزه های ذلّت آور و رقّت بار عاشق برای جلب معشوق.سابقه ندارد که یک معشوقی برای عاشق خویش،کوچکترین ارزش انسانی قائل باشد. و در نقطهء مقابل،یک عاشقی هم در سراسر ادبیّات ما وجود ندارد که در راهِ طلب،به شخصیّت خود و تلاش و ارادهء خود،تکیه ای داشته باشد.همیشه از راه جلب ترحّم می خواهد در دل معشوق،راهی پیدا کند.عین گدا و سگ،می خواهد بر سر کوی معشوق بایستد تا نظر معشوق را جلب کند...

 

بر خلاف تشیّع واقعی که «عمل به ارکان» را در تعریف «ایمان» وارد کرده است،سایر مذاهب، ایمان را یک امر ذهنی میدانند.البتّه در شیعهء دروغین،هر عمل اصلاحی را در عصر غیبت،محکوم به شکست می دانند و مغایر با سنّت الهی و جبر تاریخی که طبق این اعتقاد غلط شان،دنیا به سوی جهانگیر شدن فساد فردی و ظلم اجتماعی می رود!

 

اعتقاد به شفاعت نیز درحال حاضر،به این شکل در آمده است که افراد را از ارتباط مستقیم با خدا و امید به اراده و عمل و عبادت و خدمت و کسب فضیلت برای رستگاری،محروم و مأیوس ساخته است؛در حالیکه پیامبر(ص) و ائمّهء معصومین(س)به عنوان سرمشق و اسوه و الگوی متعالی خودسازی و علامت راه و رهنمون هدایت و کسب شایستگی نجات ارسال شده اند؛نه ابزار کسب نجات ناشایسته از طریق اظهار ذلّت و تملّق و جلب ترحّم به نام شفاعت.

 

در مورد قرآن هم متأسّفانه ادّعا شده است که:اوّلا این قرآن،قرآن راستین نیست!!!؛ثانیا آنچه را هم که الان از قرآن در دست داریم،قابل فهمیدن نیست!!!

 

ادامه دارد...